به رمیصای گل...

ساخت وبلاگ

دوره دوستی ام با قلعه که اینجا در حال اپ شدنه و کل ماجرا مشخصه...وقتی نامزد شدیم هنوز انقد بچه بودیم به نامزدا نمی خوردیم و دوبار تو پارک موتور گشت کلانتری بهمون گیرداد. یه قرون پول نداشتیم و دغدغه این بود که خوب حالا که حرفمون به کرسی نشست از کجا و چطوری شروع کنیم که این حرف به کرسی نشسته هی به کرسی های بالاتر برسه....

قرار بود شش ماه نامزد بمونیم و هنوز درس و مدرسه دبیرستان و تموم نکرده بودیم...واحد های عقب افتاده باید پاس میشد و من هنوز در رویای کنکور بودم...مهمونی های پاگشا بود و روزهای طلایی نامزدی...بعد شش ماه با کلی حرف و حدیث عقد شدیم و شروع به کار قلعه و اغاز پس انداز...

یک پروسه ای شروع شده بود که باید باتمام توان می دویدیم تا به نتیجه های خوب برسد و از هر گوشه ای زمزمه ای نیاید که  دیدی بدبخت شدی و عده خیلی زیادی خوشحال شن....

طی دوران عقد طی یک تصمیم ناگهانی و سخت راضی شدم قلعه بره خدمت و حرفهای خاله زنکی خانواده رو به خودم خریدم...بنابراین عقد کردگی ما ۵سال طول کشید....خودتون بخوانید قصه را...

قلعه رفت خدمت و پس اندازی که طی سه سال قبل کرده بودیم دستم بود و یه کارهایی میکردم که بیشتر شود...

قلعه امد و ما جشن عروسی مون رو اردیبهشت ۸۳گرفتیم...برنامه های زیادی داشتیم و باید خودمون و بالا می کشیدیم...جوری پیش رفتیم که سه سال بعد عروسی خونه خریدیم و برنامه صاف کردن وام خونه پیش رو بود...

بعد باید فکر ماشین خریدن و میکردیم و چون دلمون میخواست اگه قراره بچه دار شیم بچه مون اسایش داشته باشه...و بعد تصمیم به بچه دار شدن و باز هم فروش خونه و خرید خونه جدید....و حالا یک تصمیم جدید..

این یه بیوگرافی مختصر از سال ۷۸که نامزد کردیم تا این لحظه در سال ۹۲...

در کل خواستم بگم که شروع رابطه ما مثل یک جویبار شروع شد و هرروز بخاطر یک تصمیم خروشش بیشتر شد و یک رودخانه شد و هرگز از پیشرفت و تلاش دست نکشید ....اینها باعث شد رابطه مون و زندگی مون هرگز یک نواخت نشه و تصمیم های جدید هیجان تازه ای هم بدهند...

اینها روال فرمولی اش بود که همیشه رابطه مون و تازه نگه داشت...پیشرفتمون و موفقیت های مالی هم رابطه مون  رو ارزشمند تر کرد.اگه یکجا مینشستیم و مثل اب راکد بودیم و امروزمون با دیروز فرق نمیکرد خسته می شدیم و پشیمون....

اما پله پله بالا رفتیم و لذت عشق هم بیشتر شد...رمیصا جانم این مختصری از پایداری رابطه ماس...من از شما چیز زیادی نمیدونم....تو خودت یک فرمول از گذشته و حال زندگی ات تهیه کن و ببین کجای این زندگی هستی و درچه حالی...از طرف من هر حرفی که به دردت بخوره ناقابله ....


فروش انواع ساعت مچی ، لوازم آرایشی بهداشتی...
ما را در سایت فروش انواع ساعت مچی ، لوازم آرایشی بهداشتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahman foroshgah16918 بازدید : 68 تاريخ : شنبه 6 مهر 1392 ساعت: 18:06